نغمه باران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پاره آجر

30 اردیبهشت 1395 توسط فاطمه حسيني

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گرانقیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاپ کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.

مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید کع اومبیل اش صدمه زیادی دیده است.به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند…

پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو جایی که برادر فلج اش روی صندلی چرخ دار به زمین افتاده بود جلب کند پسرک گفت:اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند هرچه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم کسی توجه نکرد برادر بزرگم از روی صندلی چرخ دارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردن اش ندارم برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم مرد متآثر شد و به فکر فرو رفت…

برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند و سوار ماشین اش شد و به راه افتاد..

در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند.

خدا در روح زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند…

اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم او مجبور می شود پاره آجری به سمت کا پرتاپ کند.

مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: اخلاقی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

نغمه باران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • علمی
  • سیاسی
  • اجتماعی
  • اخلاقی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس